متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیات دولت با ایشان ؛
|
رهبر معظم انقلاب خطاب به اعضای هیات دولت تاکید کردند:فکرنکنید که امسال،سال آخر دولت است؛نه. مثل کسى که پنج سال دیگر بناست کار بکند،کار بکنید؛ یعنى تصورکنید که این یک سال به اضافهى چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. با این دید نگاه کنید و کار کنید و برنامهریزى کنید و اقدام کنید. |
|
"بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
از خداوند متعال متضرعانه درخواست میکنیم که رفتار ما، گفتار ما و همهى حرکات ما را با لطف و کرم خود، به آن چیزى که مورد رضاى اوست نزدیکتر کند.
اولاً، هفتهى دولت را به شما برادران و خواهران عزیز و همچنین به همهى کارکنان فعال و کوشندهى دولت در سطوح مختلف مدیریتى، تبریک عرض میکنیم؛ و یاد شهیدانى را که بحمداللَّه هفتهى دولت مزین به نام آنهاست، گرامى میداریم. این ذکر شهید رجایى و شهید باهنر - که این دو برادر عزیز، حقیقتاً مظهر علم و عمل بودند - در هفتهى دولت، یک امر مغتنمى است؛ یک چیز نمادین و باارزشى است. معنایش این است که ما - که مسئولین بخشهاى مختلف کشور هستیم - در رفتار عمومى خودمان، نگاهمان به همان ارزشهایى باشد که برجستگى شخصیت این دو عزیز، به خاطر آن ارزشهاست.
من لازم میدانم از همهى کارکنان دولت - از شخص رئیسجمهور محترم، از شما وزراء و مسئولان عالىرتبهى قوهى مجریه و از همهى مدیران شما در ردههاى مختلف - حقیقتاً قدردانى کنم؛ به خاطر اینکه تلاش میکنید، زحمت میکشید، دلسوزى میکنید و براى مردم کار میکنید. انشاءاللَّه خداوند متعال هم به این کار شما برکت بدهد: هم اجر و ثواب اخروى و هم اجر و ثواب دنیوى؛ اجر و ثواب دنیوى هم، همان است که نتایج کار شما در زندگى مردم تجسم و تبلور پیدا کند، مردم آن را احساس کنند و در این فضاى خدمت، انشاءاللَّه زندگىشان با خوشبختى همراه باشد.
به شما عزیزان هم بخصوص توصیه میکنم که از این توفیق خدمتى که در اختیار شما قرار گرفته، قدردانى کنید. این که انسان در جایگاهى قرار بگیرد که میتواند به مردم خدمت بکند و دست او باز است، خیلى قیمت دارد. این باز بودن دست انسان - در هر بخشى از بخشها - براى خدمت به ملت و خدمت به اهداف عالى ملت، خیلى چیز باارزشى است. ما قرنهاى متمادى در انجام دادن کارهایى که تشخیص میدادیم خوب است و دلمان میخواست انجام بدهیم، بسط ید نداشتیم. امروز شما این بسط ید را دارید؛ این را قدر بدانید، خداى متعال را شکر کنید، افزایش این توفیق را از خدا بخواهید، و بخواهید که خداى متعال به شما توفیق بدهد که بتوانید هر چه بیشتر به مردم خدمت کنید و از این بسط ید استفاده کنید.
خب، حالا خوشبختانه ماههاى مبارک هم هست. ما در روزهاى بسیار شریف ماه شعبان قرار داریم. در آیندهى نزدیک هم ماه مبارک رمضان مىآید که ماه ضیافت الهى است و سفرهى میهمانى معنوى الهى، گسترده است. از این میهمانى استفاده کنیم، ظرفیتهایمان را زیاد کنیم، توجهمان را به معنویات بیشتر کنیم؛ و این کمک خواهد کرد.
در مورد گزارشى هم که آقاى رئیسجمهور دادند - که گزارش بسیار خوبى بود - توصیهام این است که این گزارشها منتشر بشود و صداوسیما عین همین بیانات ایشان را منتشر کند تا مردم و نخبگان بشنوند. بسیارى از چیزهایى که در زندگى ما اتفاق میافتد و واقعیت دارد، مردم درست در جریان آنها قرار نمیگیرند. درست است که ما انشاءاللَّه براى خدا کار میکنیم و هدف عمدهى ما باید رضاى الهى باشد و انشاءاللَّه هست؛ لیکن اطلاع مردم از این کارها بسیار کار لازم و مهمى است؛ این هم خودش هدفى است؛ من قبلها هم همیشه سفارش کردهام، حالا هم سفارش میکنم.
چند خصوصیت ممتاز در این دولت وجود دارد که من لازم میدانم به این خصوصیات تصریح کنم؛ اگر چه بارها هم گفته شده، اما در عین حال خوب است که خود شما دوستان هم توجه داشته باشید که مایهى امتیاز شما، اینهاست. نامها و عنوانها و جایگاهها و کرسیها به انسان تشخص نمیدهد؛ تشخص واقعى و شرف واقعى در معانى دیگرى است؛ همچنانى که در روایت داریم که «اشراف امّتى حملة القران و اصحاب اللّیل». اشرافیت در نظامهاى مادى معنایى دارد، ولى در نظام اسلامى اشرافیت معناى دیگرى دارد. آن کسانى که اصحاباللیلاند - کسانى هستند که براى خدا در شب قیام میکنند - یا کار دشوار را براى مردم در شب انجام میدهند، یا آن کسانى که حملةالقرآن هستند و با قرآن انس دارند و با نور قرآن و هدایت قرآن حرکت میکنند، «اشراف» اینها هستند. کسانى که پول دارند، ثروت دارند و جایگاه اجتماعى دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشى اسلامى «اشراف» محسوب نمیشوند.
امتیازات دولتمردان هم از همین قبیل است. یک چیزهایى هست که امتیازات واقعى است؛ باید به اینها توجه کرد. تذکر من در درجهى اول براى خود شماست که بدانید اهمیت شما و تشخص شما به خاطر این خصوصیات است. بعد هم در فضاى عمومى جامعه معلوم بشود که اگر انسان از دولتى یا از مجموعهاى قدردانى و حمایت میکند، این نشانهى چیست و اشارهى به چیست و مسئله چیست در این میان. من سهتا خصوصیت را اینجا یادداشت کردهام که ذکر میکنم.
یک خصوصیت این است که این دولت، واقعاً یک دولت کار است؛ دولت حرکت و اقدام است؛ انرژى و نشاطِ کار این دولت، یک امر برجسته است. الحمدللَّه شما از سال اول همینجور حرکت کردید، الان هم با این که سه سال از عمر این دولت گذشته، انسان احساس میکند که تحرک و نشاط و فعالیت و اقدام در این دولت محسوس است - یعنى کاهش پیدا نکرده؛ افت پیدا نکرده - این خیلى چیز باارزشى است. در خدمت به مردم جدیت وجود دارد. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاى کوچک، همهى نقاط کشور را زیر پا گذاشتن و هیچ نقطهاى از کشور را از منظر خبرگى و کارشناسى دور قرار ندادن، اینها چیزهاى باارزشى است. این امتیاز اول است؛ در هر مجموعهاى این امتیاز وجود داشته باشد، جا دارد که انسان از آن قدردانى کند، به آن تصریح کند و امیدوار و مطمئن باشد که خداى متعال هم به آن مجموعه کمک خواهد کرد و ثواب خواهد داد.
خصوصیت و امتیاز دوم که در این دولت هست، شعار و گفتمان کلى این دولت است که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهاى انقلاب است؛ این خیلى چیز باارزشى است. این را هیچکس نمىتواند ندیده بگیرد. هر دلبستهى به انقلاب، این را قدر مىداند؛ هر کسى که پیشرفت کشور را با هدایت انقلاب و با کارگردانى انقلاب تصور مىکند، باید این را قدر بداند. عدالتخواهى در این دولت پررنگ شد. شعار عدالتخواهى به صورت جدى بر روحیهى مسئولان، دولتمردان و برنامهها، پرتو افکند. استکبارستیزى - که معناى ویژهى انقلابى خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیّز پیدا کرد. معناى استکبارستیزى دشمنى کردن با دولتهاى دنیا نیست، معنایش دشمنى کردن با استکبار است. استکبار - از هر دولتى و از هر نظامى سر بزند - آفتِ براى بشریت است. البته امروز امریکا و صهیونیزم مظهر استکبارند؛ لیکن هر جا، هر کس، هر دولتى و هر مجموعهاى که نسبت به دیگران استکبار بورزند، آفتى در جامعهى بشرى و در نظام زندگى انسان به وجود مىآورند. ستیزهى با این حالت هم یک حالت مطلوب اسلامى است. این هم یکى از خصوصیات این مجموعه است که خوشبختانه برجسته است.
مسئلهى اعادهى عزت ملى و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبى سیاستهاى دیگران و ترک شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس مىکند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل میشود. استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتى مثلاً در زمینههاى اقتصادى هم به یک رشد بالایى دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و براى او اهمیت قائل باشد، براى حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمندهى اظهارات و جایگاه خود نباشد.
ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آنها را پیگیرى کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است؛ این را شما ندارید.
یکى از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئلهى انرژى هستهاى است. مسئلهى انرژى هستهاى، براى ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناورى داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشى از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بىارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیسجمهور، در مقابل این زورگویى و این تحمیل و این افزونطلبى ایستادید؛ خداى متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومى این دولت است که براى من اهمیت دارد.
روند غربباورى و غربزدگى را که متأسفانه داشت در بدنهى مجموعههاى دولتى نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمى است. حالا یک عدهاى در جامعه، ممکن است به هر دلیلى شیفتهى یک تمدنى یا یک کشورى باشند؛ اما این وقتى به بدنهى مدیران انقلاب و مجموعههاى انقلاب نفوذ میکند، چیز خیلى خطرناکى مىشود. این دیده میشد؛ خب، جلویش گرفته شد.
گرایشهاى سکولاریستى - که متأسفانه باز داشت در بدنهى مجموعهى مدیران کشور نفوذ مىکرد - جلویش گرفته شد. نظام انقلابى، بر مبناى دین و بر مبناى اسلام و بر مبناى قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونى این ملت برخوردار شده و جانهایشان را کف دستشان گرفتهاند و جوانهایشان را به میدانهاى خطر فرستادهاند؛ آن وقت مسئولان یک چنین نظامى دم از مفاهیم سکولاریستى بزنند؟! «یکى بر سر شاخ و بن میبرید»؛ یعنى خودشان بنشینند و بنا کنند بنِ اینمبنا و قاعده را کلنگ زدن! خیلى چیز خطرناکى بود. خب، الحمدللَّه اینها جلویش گرفته شد.
یا جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحى این دولت این است که براى تحولآفرینى جرأت دارد و اقدام مىکند. نمىخواهم بگویم همهى این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایى هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیرى در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که براى رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشى است که این خوشبختانه هست.
جرأت در مقابلهى با فساد. مقابلهى با فساد خیلى کار سختى است. یک وقتى بنده گفتم که این اژدهاى هفت سرِ فساد را به این آسانى نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلى کار سختى است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابلهى با آن هست. خب، وقتى که اجزاء مجموعه، خودشان آلودهى به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیارى از مجموعههاى قبلى هم حقیقتاً پاکیزه بودند - یعنى آلودگى نداشتند - اما بالاخره جرأت در مقابلهى با فساد یک امتیازى است که در شما هست.
روحیهى تهاجم در مقابلهى با زورگویان بینالمللى. یک وقت هست که زورگویان بینالمللى مىآیند و میگویند که آقا شما فلان کار را کردهاید و ما رفع و رجوع مىکنیم و نه واللَّه، نه باللَّه...؛ ولى یک وقت هست که تهاجمش، تهاجم زورگویانه است؛ بهترین دفاع در چنین مواقعى هجوم است. زورگویان بینالمللى، نقاط ضعف زیادى دارند: جنایت میکنند، فساد میکنند، به حقوق بشر تجاوز میکنند، به حقوق ملتها تعدى میکنند، انسانها را لگدمال میکنند و همهى کارهاى زشت را انجام میدهند؛ آخر هم طلبگار همهاند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمى و با حالت طلبگارى، گفته و بیان بشود. اینجور نیست که ما براى تهاجمات سیاسى بینالمللى، بخواهیم پاسخ پیدا کنیم. یک وقتى از بنده - سالهاى اوایل - میپرسیدند که آقا، شما در مقابل این حرف چه جوابى دارید؟ میگفتم ما جواب نداریم؛ ما ادعا داریم و مدعى اینها هستیم؛ در قضیهى زن مدعى هستیم؛ در قضیهى حقوق بشر مدعى هستیم؛ در قضایاى حقوق اساسى انسانها مدعى هستیم. ما مدعى اینها هستیم؛ ما در مقام پاسخگویى نیستیم. چرا باید سوال بکنند تا کسى مجبور باشد پاسخ بدهد؟ آنها بىجا میکنند سؤال و ادعا میکنند. این روحیه، روحیهى خوبى است؛ روحیهى انقلاب این است؛ این است که حقیقت را روشن و درخشان میکند.
گفتمان عمومى دولت اینهاست؛ به طور خلاصه: زندهکردن و بازسازى برخى خصوصیات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابلهى با کسانى که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسى را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میکردند که منسوخ شده و از بین رفته؛ این چیز باارزشى است. این خصوصیت دوم و امتیاز دومى است که در این دولت هست.
امتیاز سوم هم روحیهى مردمى و خاکى این دولت است؛ این هم خیلى باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهرى و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم همسطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگى است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید.